سرهنگ بیگلری گزارشی ۱۰۲ صفحهای از کثافتکاریهای وزیر جنگی که بهایی هم بوده به شاه مینویسد، نامه به شاه نمیرسد و در عوض؛ وزیر جنگ گزارشی دروغی از خرابکاری بیگلری به شاه میدهد و او را به هجده ماه زندان و عزل محکوم میکند.
در اجراى اوامر تیمسار ریاست که به توسط تیمسار سرلشگر صفاپور ابلاغ شد چند نفر از افسران انتخاب شدند که منظما وضعیت جارى کشور را بررسى و نظر سایر افسران دفتر را نیز استفسار و بر این] ناخوانا] نتیجه بررسیهاى خود را گزارش کنند. در اجراى امر انتخاب مهدى بازرگان بعنوان نخست وزیر از طرف آیتاله خمینى، اقدام به تحریک نمایندگان مجلس شورایملى ...
در حالی که امرای ارتش براساس گزارش آسوشیتد پرس گفتهاند که اگر آیتالله (امام) خمینی بر خلاف قانون اساسی اقدامی کند، آنها دست به اقدام خواهند زد.امام به ارتش نصیحت کردند به ملت بپیوندد.
نام "زاپاتیستها" از اسم شخصیت انقلابی مکزیکو "امیلیانو زاپاتا" گرفته شده است.زاپاتا پس از کشته شدن در سال 1919 به قهرمان ملی مکزیکو مبدل گردید و جنبش آزادیبخش این کشور به پاس احترام و ادامه راه وی، خود را «ارتش زاپاتیستی آزادیبخش ملی» نام گذاشتند.این ارتش در دهم نوامبر ١٩٨٣ تاسیس شد، زمانی که گروهی شش نفره از آزادیخواهان که خود را شورشی مینامیدند ...
ارتش هخامنشی از لحاظ قومی-فرهنگی،سازمانی آمیخته و مختلط بوده است.این ارتش شامل نیروهای منظم آموزش دیده پیاده و سواره ایرانی،عمدتا مادی و پارسی بوده که با واحدهای منتج از سربازگیری اجباری از ملل تحت فرمان ایران و نیز بکارگیری مزدوران جنگی خارج از امپراتوری ترکیب می شده است.
پس از پایان موفقتآمیز عملیات ثامنالائمه، پنج تن از فرماندهان رده بالای ارتش و سپاه جهت تقدیم گزارش به امام خمینی (ره) بوسیله یک فروند هواپیمای سی ـ 130 عازم تهران شدند، که به علت نقص فنی هواپیما به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
طبق آمارها و اطلاعات موجود، از آن ارتش 127 هزار نفری، فقط 650 نفر مردانه ایستادند و کشته شدند. در واقع با اولین لرزش جنگ، فرماندهان لشکر رضائیه و خراسان، مانند فرماندهی کل قوایشان، فرار را بر قرار ترجیح دادند و از ترکیه و بندرعباس سر درآوردند.
سراسیمه همراه با جمع کثیری از مردم، خود را به محل فرود خلبان رساندم. با کمال حیرت متوجه تسلط کامل او به زبان فارسی شدم و بعدها دریافتم پدربزرگ او دزفولی بوده است.
گارد، دو بخش داشت؛ سلطنتی و پیاده. گارد سلطنتی همان گارد جاویدان بود. فقط افراد گزینش شده را میبردند آنجا. اگر میخواستند برای آنجا سرباز بفرستند، بیشتر، شهرستانی میفرستادند، نه تهرانی. اما در گارد لشکر پیاده برعکس بود. بچههای زبر و زرنگ تهرانی را میفرستادند آنجا.